زندگینامه جانباز علی شاکر
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علی شاکر فرزند محمد، در تاریخ 15/8/1344 در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب در خانوادهای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود. پس از مدتی به اتفاق خانواده به منطقه بنه کلاغی از توابع شهرستان نیریز مهاجرت و در آن جا ساکن شدند. دوره دبستان را در بنهکلاغی گذرانده و دوره راهنمایی را تا کلاس دوم طی و پس از آن از ادامه تحصیل خودداری نمود. تجاوز دشمن بعثی به خاک ایران اسلامی و فرمان امام خمینی(ره)...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
علی شاکر فرزند محمد، در تاریخ 15/8/1344 در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب در خانوادهای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود. پس از مدتی به اتفاق خانواده به منطقه بنه کلاغی از توابع شهرستان نیریز مهاجرت و در آن جا ساکن شدند. دوره دبستان را در بنهکلاغی گذرانده و دوره راهنمایی را تا کلاس دوم طی و پس از آن از ادامه تحصیل خودداری نمود. تجاوز دشمن بعثی به خاک ایران اسلامی و فرمان امام خمینی(ره)...
اتاق سریع برق کشی می شود
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پادگان جلدیان که تازه تأسیس شده بود مستقر شد. تعدادی از برادران که با هم زیاد شوخی میکردند به دنبال یک اتاقی بودند که در آن مستقر شوند تا مزاحم سایر برادران نباشند. بالاخره اتاقی پیدا کردند اما فاقد روشنایی و برق بود. یکی از آنها به قسمت تأسیسات تیپ المهدی(عج) مراجعه میکند و میگوید: قرار است این اتاق، اتاق فرماندهی باشد و جلسات عملیات بعدی در اینجا طرح شود. لازم است سریعا" برق...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پادگان جلدیان که تازه تأسیس شده بود مستقر شد. تعدادی از برادران که با هم زیاد شوخی میکردند به دنبال یک اتاقی بودند که در آن مستقر شوند تا مزاحم سایر برادران نباشند. بالاخره اتاقی پیدا کردند اما فاقد روشنایی و برق بود. یکی از آنها به قسمت تأسیسات تیپ المهدی(عج) مراجعه میکند و میگوید: قرار است این اتاق، اتاق فرماندهی باشد و جلسات عملیات بعدی در اینجا طرح شود. لازم است سریعا" برق...
شهدا سال 64 -زندگینامه مفقودالاثر منصور داهم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
بسیجی غیور و سرافراز منصور داهم در تاریخ 1349/06/01 در خانوادهای مذهبی و مؤمن در روستای تمشولی بخش آباده طشک از توابع نیریز چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در دشت و دمن سبز روستا سپری کرد. هفت ساله بود که پا به عرصه علم و دانش نهاد و در دبستان جهاد تمشولی، دوره ابتدایی را آغاز و با موفقیت سپری کرد. بیماری و ضعف شدید بدنی پدر و نیاز وی به همراهی منصور با او، باعث...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
بسیجی غیور و سرافراز منصور داهم در تاریخ 1349/06/01 در خانوادهای مذهبی و مؤمن در روستای تمشولی بخش آباده طشک از توابع نیریز چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در دشت و دمن سبز روستا سپری کرد. هفت ساله بود که پا به عرصه علم و دانش نهاد و در دبستان جهاد تمشولی، دوره ابتدایی را آغاز و با موفقیت سپری کرد. بیماری و ضعف شدید بدنی پدر و نیاز وی به همراهی منصور با او، باعث...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید فرهنگ زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد فرهنگ زردشت »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. و مپندارید آنانکه در راه خدا کشته میشوند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند. ( سوره آل عمران، آیه 169 ) گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت با درود و سلام به محمد و آل محمد(ص) که خط سرخ شهادت را ترسیم نمودند تا به انسانها راه به خدا رسیدن را بیاموزند و به ما...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد فرهنگ زردشت »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. و مپندارید آنانکه در راه خدا کشته میشوند، مردهاند؛ بلکه آنان زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند. ( سوره آل عمران، آیه 169 ) گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت با درود و سلام به محمد و آل محمد(ص) که خط سرخ شهادت را ترسیم نمودند تا به انسانها راه به خدا رسیدن را بیاموزند و به ما...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید کهزاد رحمانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد کهزاد رحماني »
کهزاد، عاشقی بود که دل در کمند معشوق نهاده بود و آرزوی رسیدن به وصال یار، هرلحظه او را مشتاقتر میکرد. او که با فرارسیدن بهار ـ ۱۳۴۸/۱/۱ ـ چون غنچهای زیبا، میان خانوادهای مذهبی، در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، روستای کوشکک شکفته شد، لبخند شادی را به لبهای مادر و پدر نشاند. روزگار کودکی را بهسرعت سپری ساخت و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت به پایان رساند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد کهزاد رحماني »
کهزاد، عاشقی بود که دل در کمند معشوق نهاده بود و آرزوی رسیدن به وصال یار، هرلحظه او را مشتاقتر میکرد. او که با فرارسیدن بهار ـ ۱۳۴۸/۱/۱ ـ چون غنچهای زیبا، میان خانوادهای مذهبی، در شهرستان نیریز، بخش آباده طشک، روستای کوشکک شکفته شد، لبخند شادی را به لبهای مادر و پدر نشاند. روزگار کودکی را بهسرعت سپری ساخت و برای آموختن راهی دبستان شد. دوره ابتدائی را در دبستان شهاب کوشکک با موفقیت به پایان رساند...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمد جعفری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در پایان شهریورماه سال ۱۳۴۳ در باغ شقایق ایران اسلامی، روستای قطرویه از توابع خطه سرسبز نیریز و میان خانوادهای مذهبی و پایبند به دین مبین اسلام و علاقهمند به اهلبیت عصمت و طهارت (ع) گلی رویید که او را به عشق آخرین سفیر الهی «محمد» نامیدند. در محیط معنوی خانه رشد یافت و کودکی را پشت سر گذاشت. برای آموختن، دوره ابتدایی را در دبستان یزدانی آغاز و به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در پایان شهریورماه سال ۱۳۴۳ در باغ شقایق ایران اسلامی، روستای قطرویه از توابع خطه سرسبز نیریز و میان خانوادهای مذهبی و پایبند به دین مبین اسلام و علاقهمند به اهلبیت عصمت و طهارت (ع) گلی رویید که او را به عشق آخرین سفیر الهی «محمد» نامیدند. در محیط معنوی خانه رشد یافت و کودکی را پشت سر گذاشت. برای آموختن، دوره ابتدایی را در دبستان یزدانی آغاز و به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد علی علی کاوه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی علی کاوه »
وقتی در 1346/2/2 غنچه وجود محمدعلی شکفت، فرشتگان شادباشگو شدند و بلبلان سرود خوان و در روستای تنگحنا از توابع نیریز، شادمانی خانه مسلمانی متدین را فراگرفت. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت و در سن 6 سالگی جهت کسب علم و دانش راهی مدرسه ابتدایی جهاد تمشولی شد. طی مسافت طولانی برای رفتن به دبستان، موجب شد که تا سال سوم ابتدایی تحصیل کند و از ادامه آن منصرف شود. سپس به مشاغل...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی علی کاوه »
وقتی در 1346/2/2 غنچه وجود محمدعلی شکفت، فرشتگان شادباشگو شدند و بلبلان سرود خوان و در روستای تنگحنا از توابع نیریز، شادمانی خانه مسلمانی متدین را فراگرفت. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت و در سن 6 سالگی جهت کسب علم و دانش راهی مدرسه ابتدایی جهاد تمشولی شد. طی مسافت طولانی برای رفتن به دبستان، موجب شد که تا سال سوم ابتدایی تحصیل کند و از ادامه آن منصرف شود. سپس به مشاغل...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید اسدالله عرفانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله عرفاني »
مردان خدا را عظمتی است که شناخت آن نیاز به ژرفاندیشی و نگاهی از جنس آسمانی دارد. در دنیای خاکی و با چشمان دنیایی چگونه میشود پرواز کبوتران عاشق را در بیکران آسمان به تماشا نشست؟ اسدالله عرفانی از مردان الهی بود که دهم دی ماه سال 1345 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان هستی گشود. دامان پر مهر مادر و آغوش گرم پدر جایگاه رشد و پرورش او شد و از همان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد اسدالله عرفاني »
مردان خدا را عظمتی است که شناخت آن نیاز به ژرفاندیشی و نگاهی از جنس آسمانی دارد. در دنیای خاکی و با چشمان دنیایی چگونه میشود پرواز کبوتران عاشق را در بیکران آسمان به تماشا نشست؟ اسدالله عرفانی از مردان الهی بود که دهم دی ماه سال 1345 در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان هستی گشود. دامان پر مهر مادر و آغوش گرم پدر جایگاه رشد و پرورش او شد و از همان...
صفای خط پدافندی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانی که گردان در سال 1365 در خط پدافندی فاو،1 در حاشیه دریاچه نمک مستقر بود. آقای حاج منصور معانی پدر محترم شهید علی معانی هم در آنجا حضور داشت. در این خط آتش دشمن بسیار شدید بود و بچهها در این بحبوحه گویی کاسه سر را به خدا سپرده و حال و هوای معنوی خوبی داشتند. آقای معانی با دیدن این صحنهها میگویند: خط پدافندی هم عجب صفایی دارد. آقای حسن موسیپور2 بلافاصله در جواب ایشان میگوید:...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانی که گردان در سال 1365 در خط پدافندی فاو،1 در حاشیه دریاچه نمک مستقر بود. آقای حاج منصور معانی پدر محترم شهید علی معانی هم در آنجا حضور داشت. در این خط آتش دشمن بسیار شدید بود و بچهها در این بحبوحه گویی کاسه سر را به خدا سپرده و حال و هوای معنوی خوبی داشتند. آقای معانی با دیدن این صحنهها میگویند: خط پدافندی هم عجب صفایی دارد. آقای حسن موسیپور2 بلافاصله در جواب ایشان میگوید:...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید یوسف معصوم پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
اول مردادماه سال ۱۳۴۷، یادآور تولد عزیزی بود که در مکانی سرشار از عشق و علاقه به اهلبیت (ع)، در قلعهخواجه نیریز پا به عرصه حیات گذاشت و گُل وجودش بانام نیکوی یوسف مزیّن شد. دوره ابتدایی را در دبستان ۱۵ خرداد قلعهخواجه به پایان رساند. به دلیل کهولت سن پدر و مشکلات مالی خانواده موفق به ادامه تحصیل نشد و برای کمک به خانواده در تأمین معاش به شغل شریف کارگری پرداخت. بهراستی در عرصه زندگی بازویی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
اول مردادماه سال ۱۳۴۷، یادآور تولد عزیزی بود که در مکانی سرشار از عشق و علاقه به اهلبیت (ع)، در قلعهخواجه نیریز پا به عرصه حیات گذاشت و گُل وجودش بانام نیکوی یوسف مزیّن شد. دوره ابتدایی را در دبستان ۱۵ خرداد قلعهخواجه به پایان رساند. به دلیل کهولت سن پدر و مشکلات مالی خانواده موفق به ادامه تحصیل نشد و برای کمک به خانواده در تأمین معاش به شغل شریف کارگری پرداخت. بهراستی در عرصه زندگی بازویی...